برای بار صدم : زندگی مرگ است و مرگ یعنی زندگی پس درود بر مرگ و مرگ بر زندگی
غرور هدیه شیطان است و عشق هدیه خداوند. ما هدیه شیطان را به هم می دهیم ولی هدیه خدا را از یکدیگر بنهان می کنیم
بازیچه دست یار بودن عشق است
در پنجه غم شکار بودن عشق است
در محکمه ای که یار باشد قاضی
محکوم طناب دار بودن عشق است
در زندگی سه راه را دنبال کن:
1-دوست داشتن را برای یک تجربه.
2-عاشق شدن را برای یک هدف.
3-فراموش کردن را برای قبول واقعیت.
و تو برای همیشه رفتی و هیچ وقت نفهمیدی که «همه دنیای من تو هستی»
یکی اسم بچه اش رو میزاره «اس ام اس» میگن: این چه اسمیه؟ میگه: چیه مگه! از پیام که با کلاستره.
غضنفر میخواسته خود کشی کنه تیر رو میزنه به مغزش بعد از نیم ساعت میمیره !!!!!!!همه دانمشمندان جمع میشن که ببینن چی شده بعد از دو سال تحقیق میفهمند گلوله داشته دنبال مغز یارو میگشته
برای اداره کردن خودت از عقلت استفاده کن
و برای اداره کردن دیگران از قلبت
یکی با پسرش بانک می زنه و میگیرن میرن داخل یه استادیوم شروع میکنن دور زمین فوتبال دویدن، بعد از دو دور پلیس میرسه، پسره میگه: بابا پلیسها رسیدن چی کار کنیم؟ میگه: نگران نباش اونا هنوز دو دور عقبن.
1.دنٌون سری = جشن در آمدن اولین دندان کودک
2.چنٌه کتار چرخ دنه = چقدر پر حرفی می کند
3.گردن دکت = ماجراجو,سمج
4.کهو دل = دردمند
5.هاشی بیٌه = آلوده شده
6.تش بیارد = خشمگین
7.موچکل = مارمولک
8.ریکا = پسر
9. کیجا = دختر
10.گردو =آغوز
11.دم دماس = وابسته به شخصی
بَعله!... همیشه گاو همسایه غازه!!!
غضنفر میخواسته خودکشی کنه یه تیر به مغز خودش شلیک میکنه، نیم ساعت بعد میمیره! از همه دنیا دانشمندا جمع میشن که ببینید قضیه این چی بوده، بعد از دوسال تحقیق میفهمند که تیره تو این مدت داشته دنبال مغزیارو میگشته!!!
هر انسانی لبخندی از خداست؛ تقدیم به تو که زیباترین لبخند خدایی!
مرگ آن نیست که در قبر سیاه دفن شوم... مرگ آنست که از خاطر تو محو شوم
کاش هرگز نمی دیدمت تا امروز غم ندیدنت رابخورم ...
کاش لبخندهایت آنقدر زیبا نبودند که امروز آرزوی
دیدن یک لحظه فقط یک لحظه
از لبخندهای عاشقانه ات را داشته باشم ...
کاش چشمان معصومت به چشمانم خیره نمی شد ...
تا امروز چشمان من به یاد آن لحظه بهانه گیرند و اشک بریزند ...
به خورشید گفتم گرمی اش را به من بده تا به تو بدهم، گفت:دستانش گرمای مرا دارند.
به آسمان گفتم پاکیش را به من بده تا به تو بدهم. گفت: چشمانش پاکی مرا دارند.
از دشت سبزی اش را خواستم تا به تو بدهم. گفت: زندگیت سبزتر از اوست.
از دریا بزرگی و آرامشش را خواستم تا به تو بدهم. گفت: قلبت به اندازه ی اقیانوس است و آرامشت نیز.
از ماه تابندگی صورتش را خواستم تا به تو بدهم. گفت: وقتی نگاهش می کنم خجل می شوم.
به فکر فرو رفتم. من در قبال دستان گرمت، چشمان پاکت، سبزی زندگیت ، بزرگی و آرامش قلبت و صورت ماهت هیچ ندارم که به تو هدیه کنم، جز... این... بگیر. نترس. می تپد برای تو و من چیزی ندارم جز قلبم!
*******************
که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد
کسی که زیبایی کلامش مرا در عشقش غرق می کند
کسی که قلب من برای داشتنش عمرها صبر می کند
سلام هستی من
وقتی دلتنگ شدی به یاد بیار کسی رو که خیلی دوستت داره.
وقتی ناامید شدی به یاد بیار کسی رو که تنها امیدش تویی.
وقتی پر از سکوت شدی به یاد بیار کسی رو که به صدات محتاجه.
وقتی دلت خواست از غصه بشکنه به یاد بیار کسی رو که توی دلت یه کلبه ساخته.
وقتی چشمات تهی از تصویرم شد به یاد بیار کسی رو که حتی توی عکسش بهت لبخند میزنه